در سالهای اخیر پدیده اینترنت، فناوریهای نوین ارتباطی و رسانههای اجتماعی مجازی مبتنی بر آن تحول عظیمی را در حوزههای مختلف از جمله سیاست و روابط بینالملل ایجاد کرده است. این گزارش بر آن است تا نشان دهد که چگونه فناوریهای اینترنتپایه و رسانههای اجتماعی مبتنی بر آن، درک از کنشگری را در عرصه سیاست و روابط بینالملل متحول کرده است. عصر وب، خصوصاً وب 2 و نسل بعد از آن، درک ما از کنشگری را تغییر داده است. این موضوع حاوی نکات بسیار مهمی برای عرصه سیاستورزی و حکمرانی کشور است؛ از یک سو، این تحول به کنشگری این امکان را داده است که در سطح فردی یافت شود؛ از سوی دیگر، این کنشگری فردی میتواند با توجه به قرار گرفتن در معرض اطلاعات و دسترسی آسان به آن، خارج از ساختار محیطی خود تا حدی مستقل باشد که این امر به نوبه خود اعمال قدرت ساختارهایی که درون آنها عمل میکنند را با چالش مواجه کرده است. این دو نکته کاربردهایی برای تحلیل سیاست و روابط بینالملل دارد؛ اول، اینکه به واسطه قرار دادن کنشگری در سطح غیردولتی، درک محدود نظریههای سنتی و غالب از کنشگری در عرصه سیاسی را مورد پرسش قرار میدهد، از این رو اهمیت نظریه انتقادی را نشان میدهد. دوم، اینکه با قرار دادن قدرت در دست افراد عادی جامعه از طریق ماهیت توانمندسازی نسل وب 2 به بعد، کارگزاران عرصه سیاست و دانشگاهیانی را مورد سؤال قرار میدهد که تصور میکنند، کنشگری را تنها میتوان در سطح نخبگان جامعه یافت. در این راستا و برای درک بهتر این تحول مصداقهایی چون جنبش انقلابی مصر و گروه تروریستی داعش و همچنین جنبش جلیقه زردهای فرانسه نیز مورد مطالعه قرار میگیرد.